پیام


قـومی متفكرند در مـذهب و دیـن *** قومی به گمان فتاده در راه یقین
می ترسم از آن كه بانگ آید روزی *** كای بیخبران راه نه آنست و نه این

دوستان عزیز مهم نیست که احمدی نژاد یا خامنه ای یا فلانی چه گفته و چه کرده.
این حکومت از بیدار شدن من و تو میترسد
مهم این است که من و تو به هم چه می گوییم

۱۳۸۹ تیر ۷, دوشنبه

برگی از تاریخ حمله اعراب به ایران



پس از حمله اعراب به ایران، ایستادگی و سختكوشی ایرانیان در نبردهای پراکنده، خالد سردار عرب را چندان خشمگین ساخت كه سوگند یاد كرد كه چنانكه برآنان پیروز شود دست به غذا نبرد، مگر آنكه نهری از خونشان جاری ساخته باشد. خالد برای راست آمدن این سوگند دستور داد تا همه ی اسیران را بقتل رسانند، و اینكار تا چند شبانه روز ادامه داشت. در سالهای 28 و 30 هجری تازیان دو دفعه مجبور شدند استخر را فتح كنند. در دفعه ی دوم مقاومت مردم چنان با رشادت و گستاخی مقرون بود كه فاتح عرب را از خشم و كینه دیوانه كرد. میگویند خالد در نبرد ولجه عهد كرده بود كه تا هزار نفر را به هلاكت نرسانده باشد، دست به غذا نبرد. وی هنگامی اقدام به خوردن غذا كرد كه مقصود و مرادش برآورده شده بود. این نبرد در محلی بنام ولجه اتفاق افتاد و بهمین اعتبار به نبرد ولجه معروف گردید. در برابر سیل هجوم تازیان شهرها و قلعه های بسیار ویران گشت. خاندان ها و دودمانهای زیاد بر باد رفت. نعمتها و اموال توانگران را تاراج كردند و غنایم و انفال نام نهادند. دختران و زنان ایرانی را در بازار مدینه فروختند و سبایا و اسرا خواندند. می گویند بیش از 42 هزار زن ایرانی در میان اعراب به عنوان كنیز تقسیم كردند. شهربانو دختر یزدگرد سوم، آخرین پادشاه ساسانی که به اسارت گرفته شد، در مدینه به نکاح امام حسین درآمد. زیبایی و جذابیت این شاهزاده خانم ایرانی به قدری بوده که هنگامی که در خیابانهای دارالخلافه به همراه مابقی اسیران گردانده می شده زنان عرب را به گریه وا داشته است. چندین هزار پسر نوجوان ایرانی را با سوزن دوك اَخته كرده ( قدرت جنسی را از آنها گرفتند) و به عنوان غلام چونان حیوان آنها را بكار گرفتند. همه ی این كارها را نیز عربان در سایه ی شمشیر و تازیانه انجام میدادند. هرگز در برابر این كارها هیچ كس آشكارا یارای اعتراض نداشت. حد و جرم و قتل و حرق، تنها جوابی بود كه عرب، خاصه درعهد اُمویان به هرگونه اعتراضی می داد. خشونت و قساوت عرب نسبت به مغلوب شدگان بی اندازه بود. گفته اند كه وقتی سعد بن ابی وقاص بر مدائن دست یافت در آنجا كتابهای بسیار دید. نامه به عمر بن خطاب نوشت و در باب این كتابها دستوری خواست عمر در پاسخ نوشت كه آن همه را به آب افكن كه اگر آنچه در آن كتابها هست سبب راهنمایی است خداوند برای ما قرآن فرستاده است كه از آنها راه نمایان تر است و اگر در آن كتابها جز مایه ی گمراهی نیست خداوند ما را از شر آنها در امان داشته است. از این سبب آن همه كتابها را در آب یا آتش افكندند. گویند چنان كتاب از ایران بردند كه شش ماه حمام مصر را با سوزاندن كتابهای ایران گَرم میكردند.

منابع و ماخذ : 1 دو قرن سكوت ، دكتر عبدالحسین زرین كوب 2 ـ تاریخ ده هزار ساله ایران ، عبدالعظیم رضایی 3 ـ ایران ( از آغاز تا اسلام ) ، پرفسور رومن گیرشمن 4 ـ تاریخ ایران (از سلوكیان تا فروپاشی دولت ساسانی ) پژوهش دانشگاه كیمبریج 5 ـ تاریخ طبری ، محمد بن جریر طبری 6- سایت خبرگزاری میراث فرهنگی
تاریخ و فرهنگ ایران ، تاریخ اسلام ، قرآن در اسلام ، زن در اسلام ، محمد پیامبر ، حضرت علی ، کتاب های ممنوعه ، اسلام شناسی ، نقد اسلام و ادیان  

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر