پیام


قـومی متفكرند در مـذهب و دیـن *** قومی به گمان فتاده در راه یقین
می ترسم از آن كه بانگ آید روزی *** كای بیخبران راه نه آنست و نه این

دوستان عزیز مهم نیست که احمدی نژاد یا خامنه ای یا فلانی چه گفته و چه کرده.
این حکومت از بیدار شدن من و تو میترسد
مهم این است که من و تو به هم چه می گوییم

۱۳۸۹ خرداد ۲۹, شنبه

طبقه متوسط جامعه سالم‌ را مي‌سازد


بهتر است چه رفتاري را براي ادامه زندگي برگزينيد يا سبك زندگي و فرهنگ شما براي حضور در جامعه چيست؟ اين روزها در تهران با بافت‌هاي كاملا متفاوتش، سئوال بسياري از شهروندان اين است كه واقعا چه كسي با فرهنگ و آداب صحيح زندگي مي‌كند يا چگونه مي‌توان به‌راحتي در كنار انسان‌ها، با فرهنگ‌هاي رنگارنگ زندگي كرد.
سراغ دكتر مسعود غفاري، متخصص روان‌شناسي رفتيم تا برايمان بگويد كه جزو كدام گروه از افراد جامعه محسوب مي‌شويم و براي داشتن يك زندگي ايده‌آل بايد با چه سبك و سياقي زندگي كنيم.
خيلي‌ها مي‌گويند اين روزها پول تعيين مي‌كند كه هر كس در چه طبقه‌اي از جامعه زندگي كند.
اما دكتر غفاري به ‌لحاظ تحصيلات، طبقات جامعه را برايمان تشريح كرده و مي‌گويد: اگر به‌لحاظ عقيدتي طبقات جامعه را تقسيم‌بندي كنيم، ابتدايي مي‌شود پايين پايين، راهنمايي مي‌شود پايين وسط، دبيرستان پايين بالا، كارداني وسط پايين، كارشناسي وسط وسط، كارشناسي ارشد وسط بالا، دكتري بالاي پايين، تخصص بالاي وسط و فوق هم بالاي بالا.

اگر بخواهيم درباره منبع درآمد و سطح درآمد صحبت كنيم، بايد بگويم سطح درآمد مبلغي است كه فرد طي ماه يا سال دريافت مي‌كند كه برابر با واژه in come است.
منبع درآمد هم منظور خود فرد است كه عامل توليدكننده درآمد است يا سرمايه‌اش.
وقتي از دكتر غفاري پرسيدم براساس همه اين طبقه‌بندي‌ها و قرار گرفتن آدم‌ها با شرايط گوناگون در كنار هم چطور مي‌توان جامعه‌اي سالم داشت، مي‌گويد:
جامعه سالم جامعه‌اي است كه شكل هندسي لوزي داشته باشد، يعني يك رأس كوچك طبقه بالا و يك قاعده كوچك طبقه پايين.
از ديد من جامعه‌اي سالم است كه بيشترين افراد آن‌را طبقه متوسط شكل بدهد، چون مطمئنا دارايي زيادي ندارد.
به همين دليل، در جوامعي مانند سوئد كوشيده مي‌شود تا دارايي و ثروت كنترل شود تا نه نداري از حد بگذرد، نه دارايي.



طلاييد يا مس؟
اگر از بالاي برج به خيابان ها نگاه كنيد متوجه رفت و آمد خيل بي‌شمار همشهريانمان مي‌شويد كه هركدام با لباس‌هاي مشابه از كنار هم عبور مي‌كنند، گاهي سوار مترو يا اتوبوس مي‌شوند يا از يك فروشگاه مايحتاج خود را تأمين مي‌كنند.
اما به تعداد همه اين آدم‌ها، فرهنگ وجود دارد. شايد برايتان جالب باشد بدانيد كه هركدام از يك طبقه اجتماعي‌اند.
دكتر غفاري در اين‌باره مي‌گويد: درمورد طبقه‌بندي اجتماعي دو ديدگاه وجود دارد.نخستين‌بار در تاريخ، فيلسوف نامدار يوناني، به‌نام افلاطون در كتاب «جمهور» به طبقه‌بندي اجتماعي اشاره كرد و آن‌را شكل گرفته از طلا و نقره و مس و يا آهن معرفي كرد: ولي يك طبقه‌بندي ديگر برپايه نگرش «كارل ماركس» است كه برمبناي آن 2 طبقه اصلي در جامعه وجود دارد.
اول طبقه كوچك و صاحب ابزار توليد كه به آنها سرمايه‌دار يا بورژوا مي‌گويند و دوم طبقه گسترده‌اي از صاحب نيروي كارند يا همان كارگر يا پرولتاريا.
بين اين دو طبقه آنهايي‌اند كه به آنها پتي بورژوا، خرده‌بورژوا و يا خرده‌سرمايه‌دار مي‌گويند، يعني افرادي كه نه كارگرند، نه سرمايه‌دار، مثل پزشكان، وكيلان، حسابداران و كارمندان ارشد.
دكتر غفاري درباره عناصر طبقات اجتماعي مي‌گويد: «طبقات اجتماعي برپايه 5 عنصر سطح درآمد، منبع درآمد، كار و پيشه، تحصيلات و نشاني منزل مشخص مي‌شوند.»
بر اين پايه سه طبقه در جامعه شكل مي‌گيرند. طبقه بالا. متوسط و پايين. در فرهنگ اجتماعي اين ديدگاه جايگاه طولاني دارد، طوري كه بسيار مي‌شنويم كه فلان كس از طبقه بالا، متوسط يا پايين است، يا آن‌كه مي‌شنويم كه كارگر يا سرمايه‌دار است.

ارتباط مستقيم
شايد برايتان جالب باشد بدانيد نوع بيماري، انتخاب موسيقي، رشته تحصيلي و حتي ورزشي كه افراد جامعه انتخاب مي‌كنند ارتباطي مستقيم با طبقه‌اي كه در آن زندگي مي‌كنند دارد.
دكتر غفاري مي‌گويد: در جامعه همه چيز وابسته به طبقه‌بندي شدن است. براي مثال بيماري‌هايي مانند تراخم چشم، جذام، كچلي، مربوط به طبقه پايين است و بيماري‌هايي مثل نقرس و سكته قلبي به‌دليل بالا بودن كلسترول و... مربوط به طبقه بالا.
انتخاب رشته تحصيلي در كشورهاي استاندارد به اين‌گونه است كه بيشتر دكترها، مهندس‌ها مربوط به طبقه متوسط هستند، پسرهاي طبقات بالا، مديريت، اقتصاد و حقوق مي‌خوانند و دختران مجسمه‌سازي، نقاشي، باستان‌شناسي و ادبيات.
بوكس، فوتبال ورزش‌هاي طبقه پايين جامعه است و شنا، واليبال، بسكتبال، غواصي، اسكي، تنيس و چوگان ورزش طبقات بالا، چون هزينه دارد. حتي گرايش به ساز و موسيقي هم طبقاتي مي‌شود.

جايي براي شكوفايي روحي مردم
متاسفانه در طبقات پايين و كم‌درآمد مشكل مردم مسائل معيشتي و شخصي است. دكتر غفاري در اين ارتباط مي گويد: چنين كساني نمي‌توانند مسائلي را كه در سطوح بالاي هرم نيازهاي اجتماعي و انساني مانند هرم مازلو وجود دارد حل كنند.
همه توجه آنها متوجه نيازهاي زيستي و شخصي است و نمي‌توان از آنها چندان انتظار حضور در صحنه اجتماعي داشت.
اين گروه نقش مؤثري در جامعه نخواهند داشت. به هر حال به‌ تناسب آن‌ كه وضعيت مالي و فرهنگي افراد متوجه يا نزديك به كدام يك از طبقه‌هاي بالاتر يا پايين‌تر باشد از همان طبقه هم تأثير مي‌گيرند.

تا آنجا كه مي‌دانيم، انسان‌ها مي‌كوشند الگوهاي خود را از طبقات برتر جامعه خود برگزينند و يا جاي پاي آنها بگذارند، اما يك قانون منطقي وجود دارد، مبني بر اين‌كه به هر چه دست پيدا مي‌كنيم در برابرش چيزهاي مهمي را از دست مي‌دهيم.
انسان پيوسته بايد متوجه اين باشد كه در زندگي‌اش در ازاي از دست دادن، چه چيزي به‌دست مي‌آورد و ارزش از دست دادن آن‌را دارد و قابل توجيه است يا نه. نمونه‌اش هزينه‌هاي هنگفتي است كه صرف تحصيل فرزندان مي‌شود، اما در ازاي آن كاري براي كسب درآمد نيست.

افراد تحقير شده آسيب‌زا هستند
شايد براي شما جالب باشد بدانيد در شهر شما افراد با چه مشكلاتي دست و پنجه نرم مي‌كنند و از چه مسائلي دلخورند. دكتر غفاري بيشتر مراجعان به مطب را افرادي مي‌خواند كه در بخش خانوادگي مشكل ناسازگاري دارند و رابطه ناخوشايندي بين زن و شوهر حاكم است.
افراد افسرده و دانش‌آموزاني كه دچار افت تحصيلي شده‌اند هم جزو مراجعان او هستند.
مشكل ديگري كه از نگاه دكتر غفاري آزاردهنده است و آن‌را غم‌انگيزترين صحنه مي‌خواند، حضور جوان‌ها و نوجوان‌هاي بيكار سر چهارراه‌هاست.
 وي مي‌گويد آنها در هر ساعت شبانه‌روز و در هر فصلي سر چهارراه‌ها با اسفند دود كردن، فروختن فال حافظ يا بيشتر پاك كردن امرار معاش مي‌كنند.
نكته دلخراش دراز كردن دست نياز به‌سوي ديگران و نگاه نامهربان و سرد سرنشينان به آنهاست كه مي‌تواند باعث افزايش احساس حقارت در آنها شود. من اطمينان نسبي دارم كه افراد تحقير شده و ناكام مي‌توانند بسيار خطرآفرين‌تر و آسيب‌زا باشند.
با برنامه‌ريزي‌هاي علمي بايد از گسستگي‌ها پيشگيري كرد و با هدف گسترش ارتباطات شايسته انساني و حل مسائل اجتماعي موجود ميان افراد، پيوستگي را جايگزينش كرد، همه ما مي‌دانيم و پذيرفته‌ايم كه هر وقت توانايي‌ها، استعدادها و انرژي‌هايمان را روي هم بگذاريم بسياري از مشكلات را مي‌توانيم حل كنيم.

طبقه متوسط در ایران

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر