پیام


قـومی متفكرند در مـذهب و دیـن *** قومی به گمان فتاده در راه یقین
می ترسم از آن كه بانگ آید روزی *** كای بیخبران راه نه آنست و نه این

دوستان عزیز مهم نیست که احمدی نژاد یا خامنه ای یا فلانی چه گفته و چه کرده.
این حکومت از بیدار شدن من و تو میترسد
مهم این است که من و تو به هم چه می گوییم

۱۳۸۹ تیر ۱, سه‌شنبه

سخنراني آته ايست( بي خدا) مشهور، ريچارد داوكينز


ريچارد داوكينز (Richard Dawkins) زيست‌شناس بريتانيايي و استاد دانشگاه آكسفورد است. وي از مروجان داروينيسم و يك بي‌خداي مشهور است. داوكينز در كتاب پندار خدا صراحتا عنوان كرده است كه خالق ماوراالطبيعه به احتمال قريب به يقين وجود ندارد و ايمان ديني يك پندار غلط جا افتاده است.
فيلم سخنراني داوكينز در مركز تد (TED) و نيز گزيده اي از متن آن در پي مي آيد


حتي آته ايستها هم از افرادي مثل من كه جرات مي كنند و مي گويند ما علاوه بر باور به تكامل، يك آته ايست هم هستيم ناراحت مي شوند. من نمي توانم بفهمم چرا؟ اين درحالي است كه خداباوران هيچ مدرك قابل استنادي براي باورهايشان ندارند.
   

امروز من صحبتهايم را با سخناني از دوست عزيز درگذشته ام، داگلاس آدامز ادامه مي دهم.
او در سخنراني خود صحبتش را اين آغاز مي كند كه علم چگونه كار مي كند. علم از طريق آزمايش كردن نظريه هاي مختلف در برابر آنچه كه مي تواند نقضش كند جلو مي رود.
حال آن كه دين بر اساس اين فرمول كار نمي كند. حقايق دين حول دايره اي شكل گرفته است كه مقدس است و ما اجازه نداريم درمورد آن صحبت كنيم. ما اجازه نداريم! چرا اجازه نداريم؟ براي اينكه اجازه نداريم! [خنده حضار]
چرا ما اجازه داريم درمورد همه چيز بحث كنيم، درمورد اين كه جمهوريخواهان را انتخاب كنيم يا دموكراتها را؟ مي توانيم درمورد مكاتب مختلف اقتصادي بحث كنيم. درمورد اينكه ويندوز بهتر است يا مكينتاش مي توانيم صحبت كنيم. اما صحبت درمورد چگونگي پيدايش خلقت و اينكه چه كسي آن را به وجود آورده است ممنوع است. چرا؟ چون يك امر مقدس است. ما عادت كرده ايم كه آموزه هاي ديني را به چالش نكشيم. تنها يك دليل براي اين امر وجود دارد. آن دليل اين است كه خود ما توافق كرده ايم درمورد اين مسائل صحبت نكنيم. اين انتهاي سخن داگلاس است.

تضاد علم و دين

به نظر من نه تنها علم مي تواند تخريبگر دين باشد، بلكه دين هم مي تواند مخرب علم باشد. دين به مردم مي آموزد كه به شادماني ناشي از نيروهاي مافوق طبيعي غيرقابل توضيح دلخوش باشند. شادماني اي كه چشم آنان را در برابر توضيحات زيبايي كه قابل فهم هستند مي بندد. دين به ما ياد مي دهد كه به جاي اصرار بر پذيرش مسائل بر اساس برهان، آنها را بدون دليل و تنها از روي ايمان بپذيريم.
من براي شما يك مثال مي زنم. اين يك مقاله علمي است كه با دليل و برهان توضيح مي دهد كه [برخورد] يك سيارك باعث انقراض  دايناسورها شد. حالا اينجا را ببينيد!
[تصويري از جرج بوش پدر كه از قول او مي نويسد: معتقدان به نظريه انقراض دايناسورها توسط سيارك نمي توانند شهروندان وطن پرست امريكا باشند]
در سال ۱۹۸۷ يك گزارشگر از جورج بوش پدر پرسيد كه آيا او اعتقاد دارد شهروندان امريكايي آته ايست داراي حقوق شهروندي يكسان و حس وطن پرستي برابر با بقيه مردم هستند يا خير؟ پاسخ جورج بوش اين بود:
من فكر نمي كنم آته ايستها مي توانند شهروندان امريكاباشند. من حتي آنان را امريكاييان وطن پرستي نمي دانم. چرا كه ما يك ملت هستيم، زير سايه خداوند.
البته اين نظريه توسط دموكراتها هم تاييد شد. چيزي كه توماس جفرسون بر آن تاكيد كرده بود.
من شخصا دليلي براي افتخار به بريتانيايي بودنم ندارم، اما وقتي مي بينم بر روي اسكناس ده پوندي تصوير داروين نقش بسته است و بر روي دلار جمله “توكل ما به خدا است”، نمي توانم در برابر مقايسه مقاوت كنم! [خنده حضار]
در واقع اكثر ما آته ايست هستيم، منتها در برابر اكثر خداياني كه بشر تا كنون به آنها ايمان داشته است. فقط بعضي از ما منكر يك خداي اضافي ديگر هم مي شويم [خنده و تشويق حضار]

ارتباط هوش و مذهب چگونه است؟

حال به دنبال پاسخ اين سوال مي گرديم كه آيا ارتباط منطقي بين مذهبي بودن و هوش وجود دارد يا خير؟
[در اين لحظه حضار از ديدن تصوير جورج بوش پسر مي خندند]
بررسي ۴۳ مقاله منتشر شده از سال ۱۹۲۷ در اين زمينه نشان مي دهد كه هرچقدر فرد باهوش تر باشد، احتمال ديندار بودنش كمتر است.
حال اجازه بدهيد درمورد اطلاعاتي صحبت كنم كه به طور علمي تهيه و منتشر شده اند. اين مطالعه درمورد گروهي تحت عنوان دانشمندان برتر (Top Scientists) انجام گرفته است. در سال ۱۹۸۸ مطالعه اي كه بر روي دانشمندان برگزيده امريكا انجام شد نشان داد كه درصد افرادي كه به يك خداي شخصي اعتقاد دارند به عدد ۷% سقوط كرد. حدود ۲۰% جزء شكاكان هستند و بقيه (۷۳%) آته ايست بودند.
من گفته ام كه اگر يك دين باور بودم، از نظريه تكامل وحشت داشتم. علاوه بر اين حتي از علم هم در هراس بودم. چون دنياي علم جذابتر و شاعرانه تر از دنياي دين است.
از آنجايي كه مخاطبان اين سخنراني افراد فرهيخته اي هستند، انتظار دارم كه حدود ۱۰% شما مذهبي باشيد. بسياري از شما شايد به فرهنگي كه مي گويد به حكم ادب بايد به دين احترام بگذاريم، پايبند باشيد. اما در عين حال فكر مي كنم تعداد تقريبا زيادي از همين افراد از دين متنفر باشند، مثل خود من! [خنده حضار] اگر شما جزء اين دسته هستيد، از شما مي خواهم كه از اين مودب بودن دست بكشيد و نظر خود را با صداي بلند اعلام كنيد.
خيلي از شما از خودتان سوال مي كنيد كه ماجراي ۹/۱۱ چگونه شما را عوض كرد. بگذاريد من در يك جمله بگويم اين ماجرا چطور نظر من را نسبت به مسائل عوض كرد:
بياييد دست از اين مودب بودن لعنتي برداريم!

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر