ادیان سامی دروغی بیش نیستند

حل مساله به روش ریاضی:

دین های سامی بر این باورند که خدا یگانه است و منشا تمام خوبی ها، زیبایی ها و ... است ولی بدی ها و زشتی ها از هیچ چیز منشا نمی گیرند و در اثر نبود خوبی و زیبایی ها و ... معنا پیدا می کنند.

خوب در نظر می گیریم خدا منشا تمام خوبی هاست برای نوشتن رابطه این خصوصیات با خدا ، خدا را God  و هر خصوصیتی که به آن نسبت می دهیم Prop  در نظر می گیریم. پس خدا میشود:

God = Prop1 + Prop2 + Pro3 + … + Prob(n)

حالا ما تو تمام این ادیان در حالت کلی دو نوع تعریف برای نوع کارها، ظاهر اشیا و اندازه دانش و ... داریم که این دو نوع تعریف در مقابل هم قرار می گیرند مثل: خوب و بد، زشت و زیبا، دانا و نادان. و همچنین تعاریف متعددی بین این دو نقطه مقابل هم به وجود آمده است. اما مهم اینست که این ادیان برای شناساندن خود و قوانین و خدای خود از این تعریف های متضاد بهره میبرند و به نحوی به هر دو معنی و موجودیت می دهند. برای مثال "ظاهر اشیا" را در نظر میگیریم که دو تعریف مقابل برای نشان دادن ظاهر یک چیز به کار میرود: زشت و زیبا. حالا ظاهر را Total  و زیبایی را Prob1  و زشتی را NotProb1 در نظر میگیریم. پس در حالت کلی:

Total = Prob1 + NotProb1

از رابطه 1 و 2 نتیجه می گیریم:

God = (Total – NotProb1) + (Total – NotProb2) + … + (Total – NotProb(n))

God = n*Total - [NotProb1 + NotProb2 + … + NotProb(n)]

حلا به یک رابطه ای دیگر می رسیم که دارد خصوصیات خدا را تعریف میکند. ولی به روشی دیگر که در آن به خصوصیاتی که خدا ندارد موجودیت میدهد و بعد آنها را از خدا سلب می کند. در اینجا میبینیم که موجودیت خود خدای یگانه ادیان سامی به خصوصیاتی وابسطه است که ما می گوییم آن ها توسط آن خدا به وجود نیامده اند و اصلا وجود ندارند!!

برای درک بیشتر این مراحل را از آخر به اول میرویم، "البته با این نظریه که صفات سلبی موجودیت ندارند." یعنی NotProb ها را از رابطه ها حذف می کنیم.

God = n*Total - []

God = Total1 + Total2 + … + Total(n)

God = Prob1 + Prob2 + Prob3 + … + Prob(n)

پس:

Total = Prob1

می بینیم که به این نتیجه رسیدیم که همه چیز زیباست و همه ی کارها خوب است و همه دانا هستند. چقدر جالب!! ادیان سامی بهترین دلیل و مجوز را برای انجام هر کاری داده اند!!

آیا این تئوری که خدا یگانه است دارای عیب و اشکال نیست؟

این معانی دوگانه که متضاد هستند وجود دارند و به هم وابسته هستند اگر یکی نباشد دیگری هم نیست. این معانی متضاد آنچنان واقعیت دارند و واقعی هستند که اگر هر یکی از ادیان را نگاه کنیم میبینیم که در آن وجود دارند. حتی در خود ادیان سامی، خدا از موجودیت بدی ها، زشتی ها و ... می گوید ولی نمی گوید که منشا آنها از چیست!! آیا هنوز فکر می کنید که بدی، زشتی و ... وجود ندارد و این ها در اثر نبودن یا بهره نبردن ما از خوبی ، زیبایی و ... است؟ آیا هنوز فکر می کنید خدا یگانه است؟

اگر خدا یکی باشد و کل جهان را همین یک خدا به وجود آورده باشد پس ما قدرت انتخاب و اختیار نداریم و هر کاری بکنیم آخرش نتیجه خوبی خواهیم گرفت.

تـا خـاک مرا به قـالـب آمیخـته انـد **  بس فتنه که از خاک بر انگيخته اند
من بهتر از اين نمی توانم بودن  **   کز بوته مرا چنين برون ريخته اند

زیبایی ها ، خوبی ها ، دانایی ، سازندگی و ... میتواند از اهورا باشد و زشتی ها ، بدی ها ، نادانی ، خرابی و... از اهریمن باشد. آیا این عاقلانه تر نیست؟

دارنـده چـو ترکـيـب طبـايـع آراست *** از بهر چه او فکندش اندر کم و کاست

گر نيک آمد شکستن از بهر چه بود *** ور نيک نیامد اين صور ، عیب کراست

  بیشتر...


----