پیام


قـومی متفكرند در مـذهب و دیـن *** قومی به گمان فتاده در راه یقین
می ترسم از آن كه بانگ آید روزی *** كای بیخبران راه نه آنست و نه این

دوستان عزیز مهم نیست که احمدی نژاد یا خامنه ای یا فلانی چه گفته و چه کرده.
این حکومت از بیدار شدن من و تو میترسد
مهم این است که من و تو به هم چه می گوییم

۱۳۸۸ دی ۱۱, جمعه

خصو صیات خدا - مثالی ساده برای اثبات وجود دو خدا

پس خوبی یک قدرتی دارد و بدی هم یک قدرتی دارد. هر دو وجود دارند و بر هم تاثیر می گذارند.
خوب حالا به این سوال جواب میدیم که این بدی و زشتی ها و خوبی ها و زیبایی ها چگونه به وجود آمده اند؟ آیا خدا دارای همه خوبی ها و بدی هاست؟ یا این که دو یا چند خدا وجود دارد؟
بعضی ها که به اینجا می رسند دوباره برمی گردند و می گویند بدی یعنی دوری و نبود خوبی! خوب حالا یک توضیح بیشتری میدهم تا متوجه تفاوت این دو تفکر بشوید: در نظر می گیریم که یک خدا این جهان را آفریده و دارای تمام صفات برتر است و این بدی ها، زشتی ها و ... در اثر دوری از منبع خوبی ها (صفات برتر) به وجود می آیند.

مگر نگفتیم که خدا یکتاست و کل جهان را آفریده و همه جا از خصوصیات و صفات او ساخته شده و جان گرفته ؟! پس چطور ممکن است ما یا هر چیز دیگری در مکان یا زمانی در این جهان قرار گیریم که سرشار از خصوصیات خدا نباشد؟
 مثال: فرض کنید که خدا مانند منبعی از عنصرها باشد و کل جهان را از این عنصرها ساخته باشد(فرض کنید). آیا امکان دارد یکی از ساخته های این منبع عنصرها، در مکان یا زمانی از این جهان قرار گیرد که آنجا از عنصرهای دیگری ساخته شده باشد؟
طبق تعریف یگانگی خدا پس اگر خدا یگانه باشد ما نباید چیزی به جز خوبی، نیکی، زیبایی و ... بفهمیم. شاید خدا دزد هم بلده که این قدرت رو در وجود یک نفر میزارد و همچنین نیرنگ، دروغ، تجاوز و ... .
شاید بگویید این تعریف ها نسبی هستند و نسبت به شرایط معنی مختلفی می دهند. این جواب خوبی برای پیچوندن مساله است. چون وجود خدا یگانه و مطلق است پس قوانین و تعاریف هم مطلقند. ما با نسبی کردن تعاریف و قوانین معنی آنها را از بین می بریم.

پس دیدید که چگونه با یک مثال ساده از عناصر توانستیم به نتیجه برسیم

مثالی دیگر: ادیان سامی دروغی بیش نیستند

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر